فهرست مطالب

دانشگاه علوم پزشکی بابل - سال دهم شماره 5 (پیاپی 46، آذر و دی 1387)

مجله دانشگاه علوم پزشکی بابل
سال دهم شماره 5 (پیاپی 46، آذر و دی 1387)

  • 90 صفحه، بهای روی جلد: 7,500ريال
  • تاریخ انتشار: 1387/11/10
  • تعداد عناوین: 12
|
  • فاطمه غیاثی، اصغر اکبری، محدثه عابد صفحات 7-14
    سابقه و هدف
    الکتروتراپی و درمان های دستی متفاوتی برای درمان نقاط ماشه ای پیشنهاد می شود، اما مطالعه کارآزمایی بالینی برای مقایسه این دو روش درمانی وجود ندارد. هدف از این مطالعه مقایسه اثرات درمانی تکنیک انرژی عضلانی و امواج ماورای صوت بر نقاط ماشه ای عضله تراپز فوقانی بود.
    مواد و روش ها
    مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی بر روی 45 بیمار با نقاط ماشه ای در عضله تراپز فوقانی که به طور تصادفی در یکی از سه گروه امواج مافوق صوت (15 مورد)، تکنیک انرژی عضلانی (15 مورد) و گروه کنترل (15 مورد) قرار گرفتند، انجام شد. در گروه امواج ماورای صوت، فرکانس 1مگا هرتز، نوع مداوم، شدت 5/1وات بر سانتی متر مربع و مدت زمان 5/4 دقیقه انتخاب شد و در گروه درمان با تکنیک انرژی عضلانی از روش جاندا (شل شدن عضله بعد از انقباض ایزومتریک همراه با کشش) استفاده گردید ولی گروه کنترل هیچ درمانی دریافت نکرد.10 جلسه درمان طی 2 هفته برای گروه های مداخله ای انجام شد و پیگیری 3 ماه بعد از درمان انجام شد. نتایج به صورت پرسشنامه درد و ناتوانی گردن (نمره 50-0) و شانه (نمره 130-0) (رتبه ای)، دامنه حرکتی (درجه)، قدرت عضله (کیلوگرم) قبل و بعد از درمان و 3 ماه بعد از درمان جمع آوری شد.
    یافته ها
    نمره پرسشنامه درد و ناتوانی گردن در گروه امواج ماورای صوت از3/7±1/19 به 6/4±8/7 کاهش داشت (05/0>p). در گروه تکنیک انرژی عضلانی از 4/8±2/17 به2/3±8/6 کاهش یافت (05/0>p). نمره پرسشنامه درد گردن در گروه کنترل از 1/5±2/21 به 5/5±4/20 کاهش نشان داد. نتایج پیگیری نشانگر آن بود که تفاوت معنی داری در درد و ناتوانی گردن در گروه امواج ماورای صوت دیده نشد، اما نمره ناتوانی شانه در گروه امواج ماورای صوت بعد از 3 ماه از درمان افزایش یافته بود.
    نتیجه گیری
    نتایج مطالعه اثرات مفید امواج مافوق صوت و تکنیک انرژی عضلانی را در کاهش ناتوانی و درد بیماران با نقاط ماشه ای تائید می کند. اما تکنیک انرژی عضلانی اثرات مفید طولانی تری نسبت به امواج ماورای صوت دارد، لذا توصیه می گردد که از این تکنیک برای درمان بیماران با نقاط ماشه ای استفاده گردد
    کلیدواژگان: نقاط ماشه ای، امواج مافوق صوت، تکنیک انرژی عضلانی، عضله تراپز فوقانی
  • سعید مهدوی عمران، قربان ملیجی، سیدعلی اصغر سفیدگر، محمدرضا یوسفی، محمود حاجی احمدی، سیدجواد موسوی، مریم سادات شفیعی صفحات 15-22
    سابقه و هدف
    نظر به افزایش مقاومت گونه های کاندیدا به داروهای ضد قارچی در بعضی از مبتلایان به کاندیدیازیس، مطالعه ترکیبات با منشا طبیعی رواج یافته است. عسل ترکیبی است که دارای اثرات ضد کاندیداییمی باشد و تحقیق حاضر با هدف تعیین نقش عسل در مهار رشد کاندیدا در شرایط آزمایشگاهی و کاربرد احتمالی آن انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    در این بررسی پس از تعیین برخی از خصوصیات فیزیکی و بیوشیمیایی و میکروبی چهار نوع عسل شمال ایران، رقت های 75-15% از این نوع عسل ها و رقت های 16- 008/0 میکروگرم در هر میلی لیتر از داروی ضد قارچی آمفوتریسین ب و رقت های 128- 06/0 میکروگرم در هر میلی لیتر از داروی فلوکونازول به همراه دو گونه کاندیدا آلبیکانس و یک گونه کاندیدا دابلینینسیس در میکروپلیت کشت شدند. میکروپلیت ها در دماهای 25 و 37 درجه سانتیگراد همراه با حرکت (150 دور در دقیقه) به مدت 48 ساعت نگه داری شدند. با کشت 10 میکرولیتر از سوسپانسیون حفره های شفاف، حداقل غلظت آنها برای مهار رشد (MIC)و یا مرگ (MFC) کاندیدا ها بدست آمد. تفاوت مهار رشد با استفاده از روش های t-Student و Mann-Whitney و ANOVA مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند.
    یافته ها
    در تلقیح عسل ها روی محیط های کشت، هیچ گونه ارگانیسم قارچی و یا باکتریایی رشد نکرد. انواع مختلف عسل در رقت های 25-20%، 30-15% توانستند رشد گونه های مختلف کاندیدا را به ترتیب در دمای25 و 37 درجه سانتی گراد حداقل به میزان 50% و در طیف 70-40% و 70-45% به میزان 100% مهار کنند. اختلاف معنی داری بین اثر مهار کنندگی عسل ها مشاهده نشد. آمفوتریسین ب در دمای25 و 37 درجه سانتی گراد به ترتیب در رقت های 125/0-03/0 و 06/0-03/0 میکروگرم در هر میلی لیتر حداقل به میزان 50% و در رقت های 5/0 و 125/0 میکروگرم در هر میلی لیتر به طور کامل رشد کاندیداها را مهار کرد. این مقادیر برای فلوکونازول 4- 2 و 5/0-25/0 میکروگرم در هر میلی لیتر برای مهار 50% و 64- 32 و 32- 16 میکروگرم در هر میلی لیتر برای مهار کامل رشد کاندیداها بود.
    نتیجه گیری
    با توجه اثر مهاری عسل ها بخصوص نوع مانده حرارت ندیده در دمای 37 درجه سانتیگراد روی رشد گونه های کاندیدا بویژه گونه دابلینینسیس، امکان استفاده از عسل در درمان عفونت های تجربی وجود خواهد داشت.
    کلیدواژگان: عسل، کاندیدا، حداقل غلظت مهارکنندگی قارچ، حداقل غلظت کشندگی قارچ
  • صفورا سیفی، سلمیان محجوب، انسیه شفیق، علی بیژنی، محمدحسن آهنگری صفحات 23-29
    سابقه و هدف
    پروتئین Ki67 نشانگر پرولیفراسیون در سلولهای در حال تکثیر و P53 یک مهار کننده سرطانی می باشد. ضمنا دلائل عود بالای کراتوسیست، ناشناخته باقی مانده است. مطالعه حاضر با هدف بررسی واکنش ایمنی شاخص تکثیر سلولی Ki67 و نیز P53 در لایه های مختلف و کل پوشش اپی تلیوم ادنتوژنیک کراتوسیست انجام شده است.
    مواد و روش ها
    مطالعه به صورت توصیفی بر روی 20 بلوک پارافینه ادنتوژنیک کراتوسیست انجام گرفت. از بلوکهای پارافینه برش هایی 3μm جهت رنگ آمیزی ایمونوهیستوشیمی با نشانگرهای Ki67 و P53 به کمک آنتی بادی های Anti ki67 و Anti P53 انجام شد. تعداد هسته سلولهای رنگ گرفته در لایه های مختلف اپی تلیوم پوشاننده کراتوسیست در 1000 سلول اپی تلیال پشت سرهم در 10 فیلد میکروسکوپی شمرده شد و با یکدیگر مقایسه گردید.
    یافته ها
    تعداد هسته سلولهای رنگ پذیر شده با نشانگر Ki67 به ترتیب در لایه بازال، میانی و سطحی و در کل پوشش اپی تلیالی آن 4/4 ±3/14%، 8/12±4/41%، 0 و 1/6±5/18% بود. میانگین رنگ پذیری هسته سلولهایاپی تلیالی با نشانگر P53 به ترتیب در لایه بازال، میانی و سطحی و در کل پوشش اپی تلیالی آن 2/3±7/11%، 6/7±9/23%، 0 و 6/3±8/11% بود. میانگین تعداد هسته سلولهای رنگ پذیر با هر کدام از نشانگرهای Ki67 و p53 فقط در لایه های مختلف اپی تلیوم کیست در ارتباط بود (0001/0>p). ارتباط معنی داری بین میانگین تعداد هسته سلولهای رنگ پذیری با نشانگرهای Ki67 و P53 در لایه میانی کیست مذکور دیده شد.
    نتیجه گیری
    مطالعه نشان داد که رنگ پذیری بالاتر با نشانگرهای Ki67 و P53 در لایه های میانی نسبت به لایه های بازال و سطحی اپی تلیوم و در کل پوشش آن، نشان دهنده خروج سلولهای اپی تلیالی کیست از چرخه نرمال سلولی و توجیه کننده تمایل به عود بالا و رفتار تهاجمی آن است. همچنین می توان از بیان بالای نشانگرهای Ki67 و P53 در لایه های میانی جهت تمایز کیستهای ادنتوژنیک با خاصیت تهاجمی بالا از سایر موارد استفاده کرد.
    کلیدواژگان: پروتئین، P53، Ki67، کیستهای ادنتوژنیک، ایمونوهیستوشیمی، تکثیر سلولی
  • کریم قاضی خانلوثانی، مهدی مومن نژاد، سیدرسول ذکوی، سیامک سبزواری صفحات 30-34
    سابقه و هدف
    پرتوگیری پرسنل در بخشهای پزشکی هسته ای در حین وضعیت دهی به بیمار و همچنین آماده سازی دارو امری اجتناب ناپذیر است. استفاده از روپوشهای سربی(Apron) نیز به دلیل ایجاد پرتوهای x اختصاصی سرب، در اثر برخورد پرتوهای گامای پرانرژی و ضریب جذب بالای این پرتوها در بدن مورد مناقشه است. این مطالعه تاثیر روپوشهای سربی معادل 5/0 میلیمتر سرب را در میزان پرتوگیری پرسنل در دو وضعیت شبیه سازی شده برای آماده سازی دارو و وضعیت دهی بیمار مورد بررسی قرار داده است.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه تجربی از سه رادیوایزوتوپ پرکاربرد در پزشکی هسته ای (99mTc، 201Tl، 131I) استفاده گردید. چشمه های مورد استفاده بصورت مایع و در حجم بسیار کم بوده اند. این چشمه ها یک بار در هوا (شرایط شبیه سازی شده هنگام کار با رادیوداروها) و بار دیگر در مرکز یک فانتوم جمجمه حاوی آب (شرایط شبیه سازی شده هنگام وضعیت دهی بیماران) قرار داده شده و آهنگ دوز ناشی از آنها با استفاده از دوربین گامایGE-SMV مدل DSX1 اندازه گیری گردید. با ثابت بودن موقعیت چشمه نسبت به آشکارساز، اندازه گیری ها در دو حالت با و بدون وجود ورقه سربی به ضخامت 5/0 میلیمتر انجام شد.
    یافته ها
    کاهش آهنگ شمارش برای رادیوایزوتوپهای تکنسیم، تالیوم و ید بترتیب برابر با 2/83%، 7/83% و 7/53% بود. همچنین بررسی ناحیه ای از طیف هر رادیوایزوتوپ که مربوط به پرتوهای ایکس اختصاصی لایه k سرب می باشد نشان دهنده کاهش کلی شمارش انجام شده از این ناحیه حتی با وجود صفحه سربی است.
    نتیجه گیری
    نتایج حاصل از این بررسی نشان می دهد که استفاده از روپوشهای سربی معمولی معادل با 0.5mm سرب سبب کاهش آهنگ پرتوگیری می شود که این تاثیر در مورد رادیوایزوتوپهای کم انرژی بیشتر است.
    کلیدواژگان: پزشکی هسته ای، دوز، رادیوایزوتوپ، دوربین گاما
  • سیدفرزاد جلالی، فرزان خیرخواه، محمود حاجی احمدی، بهرام سیفی زارعی صفحات 35-40
    سابقه و هدف
    اخیرا استفاده از خنده و شوخ طبعی در کاهش استرس، کم کردن درد و بهبود کیفیت زندگی، بسیار مورد توجه قرار گرفته است. از آنجائیکه یکی از عوامل موثر در ایجاد، ابقا و تشدید پرفشاری خون در برخی از بیماران، استرس های زندگی و شغلی است. این مطالعه به منظور تعیین اثر خنده درمانی بر روی بیماران دچار پرفشاری خون اولیه انجام شده است.
    مواد و روش ها
    این مطالعه نیمه تجربی بر روی 40 بیمار مبتلا به پرفشاری خون اولیه انجام شد. در همه بیماران تستهای بالینی و آزمایشگاهی جهت رد پرفشاری خون ثانویه انجام شد. بیماران بمدت 2 ماه، هفته ای یکبار در کلینیک خنده بیمارستان شهید بهشتی شرکت کردند. در این کلاس ها بمدت 1 تا 5/1 ساعت از وسایل سمعی - بصری وفیلم های کمدی معروف و شاد استفاده شد و چند نفر ناظر جهت نظارت بر حسن انجام کار و همکاری فعال بیماران در جلسه حضور داشتند. فشار خون سیستولیک و دیاستولیک قبل و بعد از هر جلسه توسط فشار سنج جیوه ای اندازه گیری و هولتر مونیتورینگ فشار 24 ساعته نیز قبل و بعد از اتمام کلاسها برای بیمارانی که در تمام جلسات شرکت کرده بودند، انجام شد. در نهایت 35 نفر در تمام جلسات شرکت نمودند. به این بیماران در هر جلسه انجام و تکرار جلسات شوخی و خنده در طول هفته در خانواده توصیه گردید.
    یافته ها
    میانگین سنی بیماران 7/10±1/55 سال بود که میانگین فشار خون (mm/Hg) سیستولیک (1/24±9/142 در مقابل 8/19±1/131) و دیاستولیک (12±4/88 در مقابل 10±6/81) پس از هر جلسه خنده درمانی بطور معنی داری کاهش یافت (05/0>p). همچنین هولتر مانیتورینگ 24 ساعته نیز کاهش معنی داری در فشار خون سیستولیک (3/16±9/151 در مقابل 2/14±1/137) و دیاستولیک (11±7/86 در مقابل 5/9±7/79) بعد از خنده درمانی نشان داد (05/0>p).
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه نشان داد که خنده و حس شوخ طبعی، اثر کوتاه مدت (قبل و بعد از جلسه) و بلند مدت (بیش از دو ماه) مفید بر کاهش فشار خون داشته و می تواند بعنوان یک درمان همراه، در پرفشاری خون اولیه استفاده شود.
    کلیدواژگان: پرفشاری خون اولیه، خنده، شوخ طبعی، فشار خون
  • زهرا بصیرت، افسانه بختیاری، پیام پاینده صفحات 41-47
    سابقه و هدف
    بی اختیاری استرسی ادراری اثرات متعدد جسمی- روحی و اجتماعی بر زندگی زنان دارد و در 40% موارد به عنوان مشکل عمده در زندگی روزمره مطرح می شود. همچنین تحقیقات انجام شده در نواحی مختلف دنیا، شیوع 29-6% و عوامل خطر متعددی را برای آن مطرح می نماید. هدف از این مطالعه بررسی فراوانی بی اختیاری استرسی ادراری پس از زایمان و برخی عوامل مرتبط با آن می باشد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه مقطعی بر روی 450 زن زایمان نموده که دو ماه پس از زایمان جهت انجام اولین واکسیناسیون به واحد بهداشت مادر و کودک مراکز بهداشتی - درمانی شهر بابل مراجعه کرده بودند انجام شد. در ابتدا پرسشنامه ای مشتمل بر متغیرهای فردی، اجتماعی و باروری و نیز سؤالاتی در مورد بی اختیاری استرسی ادراری تکمیل گردید. سپس تمامی افراد توسط متخصص زنان معاینه و ارزیابی شدند تا حجم و شدت بی اختیاری استرسی ادراری تعیین شود. اطلاعات با تستهای آماری t-test و fisher''s exact آنالیز شدند.
    یافته ها
    نتایج مطالعه نشان داد که فراوانی بی اختیاری استرسی ادراری پس از زایمان 18% (81 نفر) بود. زنان دچار بی اختیاری استرسی ادراری بطور معنی دار، سن بالاتر و تعداد زایمان بیشتری نسبت به زنان بدون بی اختیاری استرسی ادراری داشتند (0001/0=p). همچنین وقوع بی اختیاری در زنانی که اپیزیوتومی داشتند هم کمتر بود (005/0=p). ضمنا روش زایمان تاثیری بر بی اختیاری استرسی زنان نداشت و وزن زمان تولد نوزاد، دور سر نوزاد، شاخص توده بدنی مادر تفاوتی در دو گروه نداشتند.
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه نشان داد که سن و تعداد زایمان از عوامل موثر در ایجاد بی اختیاری استرسی ادرار بوده، لیکن شاخص توده بدنی مادر، روش زایمان، وزن زمان تولد و اندازه دورسر نوزاد تاثیری در ایجاد بی اختیاری استرسی ادرار نداشتند.
    کلیدواژگان: بی اختیاری استرسی ادراری، زایمان، عوامل خطر
  • کیوان کیاکجوری، احمد تمدنی، حسن محمودی نشلی، زینب جهانیان بهنمیری، شیدا قلی پور صفحات 48-53
    سابقه و هدف
    رسوب آهن بدنبال تزریق خون در بتاتالاسمی ماژور که معمولا از سال اول زندگی شروع می شود، عوارض ناخواسته زیادی را سبب می گردد که با آهن زدا هایی مثل دسفرال این مشکل تا حد زیادی حل شده است. از طرفی اطلاعات مدونی در مورد درگیری دستگاه شنوایی در بیماران تالاسمی تحت تزریق دسفرال وجود ندارد. هدف از این مطالعه بررسی وجود و یا عدم وجود افت شنوائی در بیماران تالاسمی و رابطه آن با میزان تزریق دسفرال و سطح فریتین سرم می باشد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه تحلیلی بر روی 100 بیمار تالاسمی در مرکز تالاسمی امیرکلا انجام شده است. از این افراد 50 نفر به طور منظم (گروه مورد) و 50 نفر به طور نامنظم و گاه گاهی دسفرال مصرف می کردند (گروه مقایسه). سن، جنس، میزان فریتین، چگونگی مصرف دسفرال و سطح تحصیلات برای دو گروه ثبت شد. ارزیابی شنوائی بیماران با تمپانومتری و ادیومتری ارزیابی گردید.
    یافته ها
    در گروه مورد 4 نفر (8%) و در گروه مقایسه 8 نفر (16%) افت شنوایی انتقالی وجود داشت، که این اختلاف معنی دار نبود. همچنین بین سطوح فریتین و افت شنوایی نیز در هر دو گروه ارتباط معنی داری وجود نداشت. در گروه مورد 7 نفر (14%) دارای انواع مختلفی از تمپانومتری غیر طبیعی بوده در حالیکه در گروه مقایسه 15 نفر (30%) تمپانومتری غیرطبیعی داشتند (029/0=p).
    نتیجه گیری
    مطالعه ما نشان داد که در بیماران بتا تالاسمی ماژور تزریق منظم م مقدار کافی دسفرال بدون عارضه شنوایی خواهد بود.
    کلیدواژگان: تالاسمی، دسفرال، فریتین، تمپانومتری، اختلال شنوایی
  • حامد مومنی مقدم، حسین انصاری، وحیده نوذری، لیلا سلیمی بنی صفحات 54-61
    سابقه و هدف
    اختلالات دید دو چشمی نزدیک در افرادی که کار نزدیک طولانی مدت دارند از شیوع بالائی برخوردار است. جهت افزایش بازده کاری فرد و ایجاد یک دید دوچشمی کارا، بررسی وضعیت دید دوچشمی اهمیت ویژه ای دارد. هدف از این مطالعه ارزیابی وضعیت دید دو چشمی نزدیک در میکروسکوپیستهای علائم دار و بدون علائم چشمی می باشد.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه مقطعی 50 نفر از میکروسکوپیست های دانشگاه علوم پزشکی زاهدان شرکت داشتند. افراد بر حسب وجود یا عدم وجود شکایات مربوط به مشکلات دید دو چشمی به دو دسته علائم دار و بدون علائم تقسیم شدند. بعد از تعیین عیوب انکساری به روش رتینوسکوپی، چنانچه فرد معیارهای ورود به مطالعه را داشت، برای انجام سایر تستها به کلینیک بینایی سنجی ارجاع داده می شد. نقطه نزدیک تقارب با استفاده از خط کش میلی متری (سانتی متر) و تقارب فیوژنی مثبت و منفی با پریزم بار (پریزم دیوپتر)، هتروفوریای نزدیک به روش کاور تست متناوب با پریزم (پریزم دیوپتر) ونسبت تقارب تطابقی به تطابق به روش گرادیانت (پریزم دیوپتر به دیوپتر) تعیین شدند. استریوپسیس با تست دید عمق TNO (ثانیه بر کمان) اندازه گیری شد.
    یافته ها
    در این مطالعه نقطه ی نزدیک تقارب، میزان هتروفوریا، تقارب فیوژنی مثبت و منفی و میزان دید بعد در گروه علائم دار و بدون علائم اختلاف معنی داری داشتند (05/0>p)، اما بین علائم و نسبت تقارب تطابقی به تطابق ارتباط معنی داری از لحاظ آماری مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    در این مطالعه بیشترین اختلاف بین گروه علائم دار و بدون علائم مربوط به تقارب فیوژنی مثبت و کمترین اختلاف مربوط به نسبت تقارب تطابقی به تطابق بود. بنابراین نقطه نزدیک تقارب، تقارب فیوژنی مثبت و منفی و دید بعد و میزان هتروفوریا شاخص مناسبی جهت ارزیابی وضعیت دید دو چشمی بوده ولی نسبت تقارب تطابقی به تطابق این ویژگی را ندارد.
    کلیدواژگان: دید دو چشمی، میکروسکوپیست ها، نقطه نزدیک تقارب
  • سیدمحمدحسین عماد صفحات 62-67
    سابقه و هدف
    انسداد مجاری اشکی نازولاکریمال با روش های مختلف جراحی تحت درمان قرار می گیرد. هدف از این مطالعه مقایسه روش داکریوسیستورینوستومی بیرونی (Ex-DCR) با گذاشتن لوله سیلیکون و بدون آن و عوارض ایجاد شده در این دو روش می باشد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه بر روی پرونده بیمارانی که طی سالهای 1385–1376 در بیمارستان شهید بهشتی شهرستان بابل تحت عمل جراحی Ex-DCR با یا بدون لوله سیلیکون قرار گرفته بودند، انجام گرفت. سن، جنس، مدت پیگیری، علت احتمالی انسداد، عوارض حین و بعد از عمل بیماران مورد بررسی قرار گرفت. موفقیت عمل نیز با شاخصهای میزان کاهش اشک ریزش و ترشح چرکی مورد ارزیابی قرار گرفت.
    یافته ها
    از 300 بیمار مطالعه شده، 220 بیمار زن (3/73%) و 80 بیمار مرد (7/26%) بودند. سن بیماران 22±5/44 سال بوده و شایعترین شکایت آنان اشک ریزش 165 نفر (55%) و شایعترین عامل احتمالی را داکریوسیستیت حاد یا مزمن به میزان 135 نفر (45%) تشکیل می دادند. میزان موفقیت در روش Ex-DCR با لوله 3/95% و در روش بدون لوله 7/88% بود (054/0=p). شایعترین عوارض این جراحی شامل عود بیماری بصورت اشک ریزش 8%، اسکار غیرمعمول محل برش 7/2% بوده و حین عمل جراحی هیچ عارضه ای مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج این مطالعه، روش داکریوسیستورینوستومی بیرونی با لوله سیلیکون که روشی نسبتا آسان و با موفقیت بیش از 90% و عوارض نسبتا“کم می باشد، بعنوان یک روش جراحی مناسب توصیه می گردد.
    کلیدواژگان: داکریوسیستورینوستومی، لوله سیلیکون، عوارض
  • رحیم براری سوادکوهی، بهاره رستمی نژاد، نوروزعلی نوری، کریم الله حاجیان صفحات 68-73
    سابقه و هدف
    ابتلا به دیسانتری می تواند اثرات نامطلوب زیادی را بر قشر کودکان، خانواده و اجتماع تحمیل کند. از طرفی تعیین میکروارگانیسم های عامل دیسانتری می تواند تاثیر فراوانی در روند درمانی داشته باشد. هدف این مطالعه بررسی فراوانی تروفوزوئیت آمیب هیستولیتیکا در کودکان مبتلا به اسهال خونی بستری شده در بیمارستان کودکان امیرکلا می باشد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه به صورت مقطعی بر روی 537 نفر از کودکان بدحال زیر 12 سال مبتلا به دیسانتری که از شهریور 84 تا شهریور 85 در مرکز درمانی بیمارستان کودکان امیرکلا بستری شده بودند، انجام شد. نمونه های مدفوع تازه (به میزان حدود 5-1 گرم) بلافاصله به آزمایشگاه انتقال داده شد و بوسیله رنگ آمیزی با لوگل و سرم فیزیولوژی از نظر تروفوزوئیت آمیب مورد بررسی قرار گرفت. سپس فراوانی آن بین جنس، فصول مختلف و محل سکونت مقایسه گردید.
    یافته ها
    در 537 نفر از کودکان بدحال مورد بررسی 219(8/40%) دختر و 318(2/59%) پسر بودند. میانگین سنی کل کودکان 5/2±2 سال بود. در این میان دیسانتری در تابستان و پائیز شایعتر از فصول دیگر بود. در کل32 نفر(6%) مبتلا به دیسانتری آمیبی بودند که شیوع آن در پسرها 19(6%) و در دخترها 13(9/5%) بود. همچنین این میزان در کودکان بستری شده شهری و روستایی بترتیب 15 نفر(8/2%) و روستائی17 نفر(2/3%) بود. بین میزان شیوع دیسانتری آمیبی و متغیرهای ذکر شده ارتباط معنی داری یافت نشد، ولی از نظر شیوع فصلی ابتلا به دیسانتری آمیبی در فصل پائیز شایعتر بود (001/0=p).
    نتیجه گیری
    با توجه به این مطالعه و شیوع پائین دیسانتری آمیبی توصیه می شود در بیماران دچار دیسانتری علل غیر آمیبی بیشتر در نظر گرفته شود.
    کلیدواژگان: دیسانتری، آمیب هیستولیتیکا، کودکان، شیوع
  • عبدالایمان عمویی، حسینعلی اصغرنیا، علی خدادادی صفحات 74-80
    سابقه و هدف
    امروزه یکی از مشکلات اساسی مناطق روستایی کشور، پراکندگی و انباشت پسماندهای جامد می باشد. قبل از هر گونه تصمیم گیری در خصوص نحوه مدیریت پسماندهای روستایی، شناخت دقیق وی‍‍ژگی های کمی و کیفی این گونه مواد زاید ضروری است. در این پژوهش میزان سرانه تولید، دانسیته و درصد اجزای فیزیکی پسماندهای روستایی در سطح شهرستان بابل به منظور کسب اطلاعات لازم جهت برنامه ریزی های آتی مورد بررسی قرار گرفت.
    مواد و روش ها
    پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی – مقطعی بوده که در روستاهای منتخب شهرستان بابل و در چهار فصل سال 1386 انجام گردید. جهت اندازه گیری سرانه تولید پسماند، میزان آنها در 3 روز متوالی از یک هفته میانی ماه وسط هر فصل بر حسب گرم در روز به ازای هر نفر تعیین گردید. برای تعیین دانسیته و آنالیز فیزیکی پسماند، نمونه ها پس از اختلاط کامل با 3 تکرار تهیه گردید. سپس نمونه های بدست آمده به داخل ظرف پلاستیکی 25/0 مترمکعبی منتقل و میزان دانسیته و اجزای مختلف موجود در آن اندازه گیری شد.
    یافته ها
    در این پژوهش بیشترین میانگین میزان سرانه تولید پسماند روستایی در فصل پاییز (77±786 گرم در روز)، کمترین میزان آن در فصل بهار (21±387 گرم در روز) و میانگین سرانه مواد زاید 116±551 گرم در روز بوده است. میانگین دانسیته پسماندهای جامد 32±419 کیلوگرم بر متر مکعب و میانگین درصد مواد فساد پذیر، پلاستیک و لاستیک، چوب و کاغذ، فلز، شیشه، منسوجات و مواد متفرقه به ترتیب: 8/58، 9/11، 6/10، 3/6، 4/4، 4/2 و7/5 بدست آمد.
    نتیجه گیری
    با توجه به میزان زیاد مواد فسادپذیر، یکی از روش های مناسب جهت دفع پسماندهای روستایی در استان مازندران فرایند کودسازی است. همچنین بر اساس میزان قابل توجه مواد قابل بازیافت (پلاستیک، کاغذ، فلز و شیشه) در ترکیب پسماندهای روستایی، باید به برنامه جداسازی و بازیافت این دسته از مواد زاید جامد در روستاهای استان مازندران توجه ویژه نمود
    کلیدواژگان: پسماند جامد، روستا، میزان تولید، دانسیته، ترکیب فیزیکی، بابل
  • سید رضامدرس، نوین نیک بخش، مجید پویا صفحات 81-84
    سابقه و هدف
    سندرم لوب میانی با آتلکتازی مکرر لوب میانی راست و یا لینگولا که در اثر برونشکتازی، بدخیمی، سل و غیره روی می دهد، بصورت سرفه وهموپتیزی و عفونت مکرر ریوی خود را نشان می دهد. اما کیست هیداتید از علل نادر این بیماری می باشد که در این گزارش به آن خواهیم پرداخت.
    گزارش مورد: بیمار آقای 71 ساله ای است که از 5 ماه پیش دچار سرفه و خلط حاوی رگه های خون شده ولی تب و تنگی نفس نداشته و آزمایش خلط از نظر سل نیز منفی بود. بیمار مکررا تحت درمان با آنتی بیوتیک قرار گرفت، ولی بهبود نیافت. در سی تی اسکن ریه، کدورت در لوب میانی راست مشاهده شد و در برونکوسکوپی، مخاط برونش لوب میانی و تحتانی در سمت راست اریتماتو و ملتهب بود که بدلیل عدم پاسخ به درمان طبی با تشخیص سندرم لوب میانی تحت عمل جراحی قرار گرفت که در پاتولوژی کیست هیداتید گزارش گردید. بیمار با حال عمومی خوب مرخص و در پیگیری یکساله هیچ مشکلی نداشت.
    نتیجه گیری
    کیست هداتید به عنوان عاملی در بروز سندرم لوب میانی خصوصا در مناطق آندمیک باید مدنظر باشد و تنها درمان نیز جراحی می باشد.
    کلیدواژگان: کیست هیداتید، سندرم لوب میانی، اتلکتازی